- مفهوم فرم

اصطلاح فرم در طول تاریخ متناسب با نوع نگرش فیلسوفان ، به طرف گوناگون تبیین شده است. در فرهنگ کتابخانه هنر ، ریشه مفهوم فرم در یک اصطلاح قدیمی و مطرود فلسفه جستجو می شود. اصطلاح یونانی Eidos دارای مفهوم نمای یک چیز و به معنی آنچه که چیزی را بدان تشخیص می دهیم، می باشد؛ آنچه که به طور معمول شکل محسو س شخصیت یک شی را به واسطه نمای دیداری شی شامل می شود. معنی وسیع تر آن در بسط شخصیت و هویت ذاتی یک چیز نه صرفاً وجه دیداری آن ادامه می یابد. که این به عنوان نوع و گونه اشیاء شناخته می شود. یک شی به اعتبار فرم ( Eidos ) خود (طی احساس بصری اولیه تشخیص تا درک مجرد جوهر ) تشخیص داده شده و شناخته می شود و برای ما به عنوان یک موجودیت ممتاز آشکار می گردد.





اجسام افلاطونی

از امتداد یا دوران اشکال اصلی ، احجامی با فرم های متمایز منظم و بسادگی قابل تشخیص به وجود می آیند. به این فرم ها اجسام افلاطونی اطلاق می شود. دایره ،کره و استوانه، مثلث، مخروط و هرم، مربع، مکعب را به وجود می آورد .

لوکور بوزیه درباره اجسام افلاطونی چنین می گوید : “مکعب ها ، مخروط ها، کره ها، استوانه ها یا هرم ها از فرم های اصلی و مهم به شمار می آیند. شکل آنها برای ما معلوم و متمایز و بدون ابهام می باشد. به همین دلیل است که آنها فرم های زیبایی هستند ، زیباترین فرم ها.

۳-۲- اندازه : ابعاد واقعی فرم ، طول ، عرض و عمق آن است . در حالیکه این ابعاد تناسبات فرم را معین می نمایند، مقیاس فرم توسط نسبت اندازه آن به اندازه سایر فرم های موجود در محیطش تعیین می شود.

۳-۳- رنگ : پرده رنگ (۱)شدت و ارزش رنگی وجه یک فرم است. رنگ مشخص ترین صفتی است که یک فرم را از محیطش متمایز می نماید. همچنین رنگ در بار بصری فرم اثر دارد.

۳-۴- بافت : مشخصات وجه یک فرم است ، بافت وجوه یک فرم ، بر قابل احساس بودن آنها و کیفیت انعکاس نورشان اثر دارد.

۳- ۵- مکان : محل قرارگیری فرم نسبت به محیط یا محدوده بصری اش می باشد.

۳-۶- جهت : وضعیت قرارگیری فرم است نسبت به سطح زمین ، نقاط پیرامون یا نسبت به فردی که به فرم نگاه می کند.

۳-۷- تعادل بصری : درجه سختی و پایداری یک فرم است ، تعادل بصری یک فرم بستگی به هندسه و جهت قرارگیری اش نسبت به سطح زمین و خط دید ما دارد.

تمامی مشخصات بصری فوق متاثر از شرایط نگرش ما هستند یعنی :

۱) پرسپکتیو یا زاویه دید ما

 ۲) فاصله ما از فرم

 ۳) شرایط نوری

 ۴) زمینه بصری که فرم را احاطه کرده است.