به زبان ساده می توان محوطه سازی را چگونگی بکار بردن و جانمایی المان های مختلف مورد نیاز در یک فضا تعریف کرد.
پلان محوطه سازی نقشه ای است که در آن نوع و موقعیت درختان،روش گل کاری،باغ آرایی و محوطه سازی،محل ساختمان ها،نوع حصار کشی،نوع وکف سازی مسیر های سواره و پیاده و…نشان داده می شود.
این پلان شامل مجموعه رشته های ورزشی مانند فوتبال ، تنیس ،استخر شنا و مکان های تفریحی مانند زمین بازی و سالن تئاتر می باشد...
فضای سبز به عنوان یک محیط جذاب و روحبخش
یکی از مهمترین جنبه های طراحی فضای سبز ایجاد محیط های باز شهری و مناسب آب و هوایی و همچنین جاذب می باشد.به طور یقین تمایل افراد به قرارگیری در محیط هایی با فضای سبز بیشتر از محیط های مصنوعی امروز است .به عنوان مثال وجود فضای سبز در یک واحد صنفی (فروشگاه،بازار،رستوران،مجتمع تجاری …)به یقین تاثیر شگرفی بر روند اقتصادی آن محیط خواهد گذاشت و این امر بر همگان نیز واضح و آشکار است.
فضای
سبز محیطی برای گذران اوقات فراغت
مطالعات شهری نشان می دهد با پیدایش کا نونهای جمعیتی
خیلی بزرگ یا کلان شهرها ،نیاز های فراغتی انسان دیگر مثل گذشته به طور طبیعی و
خود به خود ارضا نمی شود.یعنی امور ساده ای مثل قدم زدن در قهوه خانه ،نشستن و با
دیگران صحبت کردن ،شنیدن صدای آب رود خانه ،گشتی در باغ و نظایری از اینها به طور
عادی برای شهروندان در دسترس نیست .این وضعیت ایجاب میکند که اقدام آگاهانه در این
زمینه صورت گیرد.روستایی و یا عشایری نیاز به برنامه ریزی فراغت ندارد چرا که خود
زندگی اش گذران فراغت است . آهنگ زندگی ،فضای کار و نوع فعالیتی که دارد به طور
متعادل آمیخته از کار و فراغت است .هر چه میزان شهرنشینی بالاتر میرود فاصله بین
محل کار و مسکن و همچنین فاصله بین انسان و محیط طبیعی نیز افزایش پیدا می یابد و
ضرورتا موجب تنش و نا آرامی می شود ،زیرا همه احساس می کنیم یا کاری اجباری انجام
می دهیم یا در رفت و آمد گرفتار هستیم و در خانه فضای کافی برای فعالیت آزاد و
استراحت و رفع خستگی نداریم .بدین جهت برنامه ریزی برای گذران مناسب فراغت ضرورت
می یابد که از عهده فرد خارج است و به اقدام آگاهانه و جمعی نیاز دارد.
عناصر مهم در طراحی محوطه
1-درخت
2-حصارها
3-نرده
4-پله
5-آب
عوامل مهم در طراحی محوطه
اصول طراحی ،دستورالعمل های ساده ای هستند که بهتر است
هر طراح محوطه آن رامبنای خلق پلانهای خود قرار دهد. اصول طراحی مشخص کننده ی
قواعدی هستند که برای تبدیل کردن طرح اولیه به طرح نهایی به کار می روند.به بیان دیگرفرایندی
هستند که اجزاء منفرد طراحی را تعریف کنند و به هم ربط می دهند که این موضوع به
عنوان وحدت در طراحی مطرح می شود. تعداد و مشخصه های اصول طراحی که به روشهای
متعددی در طرح نمایان می شوند،مهم تر از فلسفه چگونگی ایجاد وحدت توسط این اصول
نیست.
سادگی
سادگی به معنای درک اهمیت عناصردر طراحی محوطه است تا
جزییاتی که تأثیرچندانی در طرح ندارند حذف شوند هدف آن بیان حداکثر مفاهیم با
استفاده ازحداقل تعداد اجزاء است به این ترتیب از ایجاد بی نظمی اجتناب می شود.
سادگی در طراحی محوطه با بهره گیری از عناصر محدود و ایجاد
تنوع با شکستن ریتم یکنواخت خطوط
تنوع
تنوع آمیختن فرم ، بافت و ترکیب های رنگی مختلفی در
طراحی محوطه برای ایجادجذابیت بیشتر است خلق تنوع نباید سبب از بین بردن خوانایی
فضا شود.
تعادل
تعادل رابطه ی بین عناصر در طراحی محوطه است تعادل به دو
صورت وجود دارد:
1- شکل منظم هندسی
2- شکل غیر هندسی
تعادل هندسی اغلب به معنای آن است که یک طرف طرح
،انعکاسی از طرف دیگر است وتقارن وجود دارد در حالیکه تعادل غیر هندسی زمانی رخ می
دهد که به طورنسبی دو طرف طرح مشابه باشند. در این روش بر خلاف تعادل هندسی ،
ایجادتعادل براساس فاصله ی نسبت به محور های افقی و عمودی تعیین نمی شود بلکهانرژی
بصری شکل ها بر اساس اندازه ، جهت، تیرگی و روشنی ،رنگ و بافت ، مکانآنها را نسبت
به یدیگر مشخص می کند.
تأکید
با استفاده از تأکید بر برخی از اجزای طرح می توان چشم
را یک بخش خاص معطوفکرد. این کار ممکن است با بهرگیری از یک تک درخت ،یک گروه
گیاهی ، یک آبنما و یا یک مجسمه عملی شود تأکید باید با دقت خاصی مورد استفاده قرارگیرد،
چون در اغلب موارد یک منظر بصری ثابت می تواند به سهولت خسته کنندهباشد البته از
آنجا که در یزرگترین گونه های گیاهی هستند ، عمدتاً از آنهابرای تأکید استفاده می
شود
گیاهان و گروه های گیاهی
نمایشی از انواع گیاهانی ایجاد می کنند که یک سطح را در
طراحی محوطه بهخود اختصاص می دهند، یک دسته ی گیاهی ممکن است به صورت یک مرز بوته
ای بیندو ملک باشد یا موقعیت یک بستر گیاهی چند ساله را نمایش دهد.
گیاهان نمونه ای :می توانند جزئی از یک گروه گیاهی باشند
اما معمولاً درمحوطه بصورت منفرد می ایستند و از زمینه خود جدا می شوند این نوع گیاهانجذابیت
فصلی مشخصی دارند که می توانند به صورت رنگ برگ ها ، گل یا میوه هایگیاهان در فصل
های مختلف سال نمایان شود.
گیاهان تأکیدی:معمولاًجزئی از یک گروه گیاهی است و دارای
جذابیت خاصی هستند.گیاهان تأکیدی
در تمام سال از طریق فرم ،شکل ،رنگ،جلب توجه می کنند.
گیاهان کلیدی : معمولاًدر مکان هایی که کاملاً مشخص
باشند قرار می گیرنداین گیاهان به صورت تنها یا گرهی استفاده می شوند.از این
درختان برای نرمکردن اجزاء معمارانه مانند گوشه های ساختمان ، پله ها و نیمکت ها
مرزها وحاشیه باغچه استفاده می شود این گیاهان در صورت داشتن جاذبه های فصلی ،رنگی
و شکلی می توانند تأکیدی نیز باشند گروها یا دسته های گیاهی توده ایاز گیاهان از
یک جنس هستند با فاصله ای که وقتی بزرگ شدند فقط با هم تماسپیدا کنند و هنوز حاشیه
گیاه معلوم باشد.
گیاهان کپه ای یا توده ای :گیاهانی از یک جنس هستند با
فاصله ای که وقتیبزرگ شدند در هم روند و یک سطح متراکم از گیاهان را شکل دهند. در
یک تودهگیاهی نمی توان گیاهان را به صورت منفرد مشاهده کرد
پیوستگی یه معنی امتداد پیدا کردن بعضی از اجزاء طرح است. پیوستگی یک تحولاز یک ناحیه به ناحیه دیگر در طراحی محوطه است در محوطه پیوسته تغییر عنصردر لحظه و مکانی خاص صورت می گیرد به این ترتیب چندین تغییر در یک بازه یزمانی وجود دارد . پیوستگی در طراحی به عناصر متنوع معنی و مفهوم می بخشد وبا تکرار گیاهان و اجسام مختلف در طرح از پیچیدگی احتمالی ناشی از تنوعبسیار می کاهد و به منظره نظم می بخشد.طراح می تواند به دلخواه خود یک گروهگیاهی یا اجسام را تکرار کند و پیوستگی بوجود آورد این امر باعث می شودطرح محوطه تکه تکه و جدا از هم جلوه نکند.
مقیاس: مقیاس اندازه ی اجزاء محوطه نسبت به یکدیگر است همچنین نسبت یاتناسب اندازه ی میان اجزاء در محوطه نیز می تواند باشد می توان با انتخابمقیاس مناسب بر یکی از اجزاء محوطه تأکید کرد. همچنین می توان از مقیاسبرای نشان دادن وسعت زمینه استفاده کرد.